مرا دانی که بی تو حال چونست
مرا دانی که بی تو حال چونست
مرا دانی که بی تو حال چونست
به هر مژگان هزاران قطره خونست
به هر مژگان هزاران قطره خونست
به هر مژگان هزاران قطره خونست
تنم در بند هجر تو اسیرست
تنم در بند هجر تو اسیرست
تنم در بند هجر تو اسیرست
دلم در دست عشق تو زبونست
دلم در دست عشق تو زبونست
دلم در دست عشق تو زبونست
غم عشق تو در جان هیچ کم نیست
غم عشق تو در جان هیچ کم نیست
غم عشق تو در جان هیچ کم نیست
چه جای کم که هر ساعت فزونست
چه جای کم که هر ساعت فزونست
چه جای کم که هر ساعت فزونست
به وجهی خون همی بارم من از دل
به وجهی خون همی بارم من از دل
به وجهی خون همی بارم من از دل
که در عشق توام غم رهنمونست
که در عشق توام غم رهنمونست
که در عشق توام غم رهنمونست
اگر بخشود خواهی هرگز ای جان
اگر بخشود خواهی هرگز ای جان
اگر بخشود خواهی هرگز ای جان
بر این دل جای بخشایش کنونست
بر این دل جای بخشایش کنونست
بر این دل جای بخشایش کنونست